در شهر رم در قرن سوم میلادی امپراتوری به نام ”کلودیس“ زندگی می کرد که در تاریخ به عنوان ”cruel“ (ستمکار) از او نام برده میشود.
در نزدیکی قصر او یک معبد زیبا وجود داشت ، جائیکه ”سنت ولنتاین مقدس“ در آنجا خدمت میکرد. اهالی رم به شدت او را دوست داشتند و در آن جا برای شنیدن حرفهای او جمع می شدند.
افراد دارا و ندار، دانا و نادان، پیر و جوان، عام و خاص دسته دسته پیش او میآمدند، تا اینکه فرمانروایی رم وارد جنگ شد. کلودیس تمام شهروندان را برای حضور در جنگ احضار کرد و این جنگ سالهای متمادی ادامه داشت. خیلی از کسانی که به جنگ میرفتند ناخواسته و با زور تن به میدان مبارزه میدادند. مردان از خانوادههایشان و جوانان از معشوقهشان هرگز نمیخواستند جدا شوند. از طرفی کلودیس از کمی سربازان عصبانی بود به همین دلیل دستور داد که برگزاری مراسم عروسی در شهر را ممنوع کرد و دستور داد تمامی نامزدها سریعاً از هم جدا شوند. او اعتقاد داشت شادمانی و سعادت در منزل مانع رفتن جوان ها به جنگ میشود.